جایگاه سهروردی پژوهی در غرب
دكتر مهدی امین رضوی
شهاب الدین سهروردی، مبتكر مكتب اشراق و مهم ترین فیلسوف در فاصله میان دو دوره آیین فلسفه مشاء، از ابن سینا تا ابن رشد است. سهروردی حلقه واسط بین این دو دوران طلایی از اندیشه فلسفه اسلامی است. علاوه بر آن، می توان وی را به عنوان شخصیتی كه زمینه ساز پیدایش مكتب اصفهان شد نیز مورد توجه قرار داد؛ چرا كه میرداماد و ملا صدرا هر دو به شدت تحت تأثیر مكتب فلسفی او قرار داشته اند.
سهروردی در عین حال كه متفكری مبتكر است، در عرصه تركیب و تلفیق اندیشه دیگران و ارائه فكر نو نیز اندیشمند بزرگی به شمار می رود. وی نه تنها گونة فلسفی منحصر به فردی با نام اشراق، و زبان یگانه ای معروف به لسان اشراق را برای ما به یادگار نهاده، بلكه شمار زیادی از آثار تحلیلی بزرگ و نوشته های صوفیانه ناب را نیز با خود به ارمغان آورده است. شاید به خاطر همین طبیعت چند چهره آثار وی باشد كه بسیاری از فیلسوفان در سال های اخیر، اشتیاق شدیدی به او نشان داده اند .
مقاله حاضر، نه به میزان صحت اندیشه های او كاری دارد و نه به دنبال بحث در مورد سهم فراوان وی در فلسفه اسلامی است؛ بلكه در عوض به بررسی گسترش مطالعات در زمینة سهروردی شناسی در غرب، در سدة حاضر و جایگاه كنونی و دورنمای آینده آن می پردازد.
نمی توان با قاطعیت گفت كه طلایه دار مطالعات مربوط به سهروردی در غرب چه كسی بوده است، اما به نظر نگارنده، این كار، نخست به دست آلمانی ها در واپسین سال های قرن گذشته شروع شد و پس از جنگ جهانی دوم، توسط فرانسوی ها و سرانجام در دامنه ای محدودتر، به دست بریتانیایی ها ادامه یافت. محققان اسپانیایی و ایتالیایی متعددی نیز در حال بررسی افكار سهروردی اند. كوشش محققان ایرانی نیز مانند سید حسین نصر در معرفی سهروردی به غرب، در آثار انگلیسی و فرانسوی زبان وی، بسیار مورد توجه و تقدیر است. بدیهی است كه مطالعات مربوط به سهروردی در جهان عرب و شبه قارة هند، حجم گسترده ای دارد ولی این مطالعات از قلمرو بررسی حاضر بیرون است.
قدیم ترین منابع مربوط به سهروردی در جهان غرب، در كتاب های مختلف در زمینه تاریخ فلسفه جهان و دایرة المعارف هایی نظیر دایرة المعارف جهانی فلسفه فراهم آمده است. در این آثار از وی به عنوان منتقد فلسفه مشاء یاد كرده اند. در فرهنگ اصطلاحات فلسفه به زبان عربی و فارسی سهیل افنان نیز ریشه شناسی برخی از اصطلاحات اشراقی او را مورد تحلیل قرار داده است. میرچا الیاده، نگارنده مشهور تاریخ ادیان و محقق دایرة المعارف دین نیز در فصل سی و پنجم از اثر عظیمش" تاریخ عقاید و اندیشه های مذهبی" ، به اهمیت اندیشه كلامی و عرفانی سهروردی اشاره كرده است. وی سهروردی را در میان شخصیت هایی نظیر فارابی، ابن سینا و غزالی، از برجسته ترین فیلسوفان مسلمان برمی شمارد. در این جا به طور ویژه، مكتوبات اروپایی در زمینه مطالعات مربوط به سهروردی در نقاط مختلف جهان را مورد توجه قرار می دهیم.
آلمان
در كنار منابع پراكنده مربوط به سهروردی، در اوایل قرن گذشته، از اشخاصی چون ا. ون كریمر در تاریخ اندیشه های حكومتی در اسلام و اثر دایرة المعارف گونة كارل بروكلمان ، به پژوهش بزرگی در مورد سهروردی به وسیله محقق آلمانی، ماكس هُرتِن در فلسفه اشراق سهروردی بر می خوریم. این اثر در بر دارنده خلاصه حكمت الاشراق سهروردی به زبان آلمانی، به علاوة حواشی ملا صدرا بر آن است. كتاب یاد شده، به مرجعی برای بسیاری از دیگر محققان آلمانی متأخر در باره سهروردی تبدیل شده بود. " هرتن " در اثر دیگری با عنوان الهیات تجربی و فرا تجربی اسلام از نظر رازی یك فرهنگ اصطلاحات فلسفی بر پایة آثار شماری از فیلسوفان نظیر ملا صدرا و رازی تصنیف كرده بود كه شامل اصطلاحات اشراقی سهروردی می شد. هرتن در این اثر، توجه ویژه ای به زبان خاص سهروردی (لسان اشراق) نشان می دهد.
دیگر پژوهش گر آلمانی كه در اوایل این قرن توجهش به سهروردی معطوف شد، اتو اسپایز در كتاب تحقیقی خود، " سه رساله در عرفان از شهاب الدین سهروردی مقتول" است كه سه نوشتة صوفیانة سهروردی را معرفی می كند: رسالة الطیر، لغت موران و سفیر سیمرغ. مورد دیگری كه باید از آن یاد كرد، دو مقالة مفصل از هلموت ریتر درباره سهروردی با عنوان "چهار سهروردی" است كه در آن، بحثی كلی درباره سهروردی ارائه می كند و درون مایه و هسته مركزی فلسفه سهروردی را آشكار می سازد.
برای محققان آلمانی كه در سده های اخیر به مطالعه در باره سهروردی مشغول بوده اند، موضوع تناسخ تا اندازه ای جلب نظر كرده است. نخست با اثر بزرگ راینر فریتگ با عنوان "تناسخ در اندیشه فرقه های منحرف اسلامی" روبه رو هستیم كه در آن، دیدگاه سهروردی را در باره تناسخ مورد بحث قرار می دهد. پس از آن، مقاله سابلین اشمیت از دانشگاه بن با عنوان نظریه تناسخ روح (نفس) بر اساس آراء شهاب الدین سهروردی و پیروانش قرار دارد . اشمیت در بحث خود، مسئله تناسخ روح را كه موضوعی جنجال برانگیز میان فیلسوفان بوده است، مطابق نظر سهروردی، نه تنها ممكن می داند بلكه مدعی است كه سهروردی نظر موافق نسبت به آن دارد.
منابعی نیز توسط برخی پژوهشگرانِ كمتر شناخته شده، درباره سهروردی فراهم شده است؛ مانند " تاریخچه فلسفه در ایران" از عبد الامیر جوهر دلواری كه به زبان آلمانی زیر عنوان " فلسفه ایرانی از زرتشت تا سهروردی" نگارش یافته است. میكلوس ماروث در اثری درباره منطق اضافی (prepositional) از منطق سهروردی سخن می گوید و ماكوك رودولف در مقاله آموزنده ای با عنوان یونان و منابع شرقی عرفان ابن سینا و سهروردی ، بر خاستگاه فكری این دو شخصیت تأكید می كند. به این فهرست باید سیمون وان دن برگ را افزود كه بخشی از " هیاكل النور" سهروردی را همراه با حواشی و برخی ملاحظات كوتاه ترجمه كرده است.
فرانسه
قدیمی ترین اثر درباره سهروردی، به زبان فرانسه توسط كارا دو وو در سال 1902 تحت عنوان " فلسفه اشراق" نوشته شد و در آن، ساختار نظریه اشراق سهروردی مورد بحث قرار گرفت.
در میان نسل بعدی محققان فرانسوی، شخصیت برجسته ای چون هانری كربن را می یابیم. تنها معدودی از غربیان سهمی بیش از هانری كربن در معرفی فلسفه اسلامی به غرب داشته اند. نوشته های او نه تنها در غرب بلكه در ایران نیز دارای اهمیت است؛ چه این كه او نیز منزلت سهروردی را به ایرانیان نشان داده است. فهرست ترجمه و شرح های او بر آثار سهروردی بسیار پر شمارتر از آن است كه در این جا ذكر شود. كربن، اگر نگوییم همه، بیشتر آثار سهروردی را ترجمه و معرفی كرده است .
نخست باید از تحقیق او روی آثار فلسفی عمده سهروردی در دو مجلد یاد كنیم؛ آن هم در زمانی كه شخصیت سهروردی چه در ایران و چه در غرب بسیار مورد غفلت بود. ترجمه های او از آثار اصلی سهروردی، شامل ترجمه آزاد از " حكمت الاشراق" و " آواز پر جبرییل" است كه در آن ها با پاول كراوس همكاری كرده است. به سیاهه بلند آثار كربن می توان "اسلام ایرانی" را افزود كه در مجلد دوم آن، سهروردی و پیوندهایش با افلاطونیان و نو افلاطونیان را به بحث می گذارد. همچنین در " تاریخ فلسفه اسلامی" و نیز در كتاب " مرد نورانی در تصوف ایرانی " كربن كه به زبان های انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی ترجمه شده است، می توان بحث از سهروردی را یافت. در اثر اخیر است كه كربن با استفاده از اندیشه سهروردی، قلمروی مقدس را توسعه می بخشد و مكتب وحدت وجود ابن عربی و مكتب وحدت شهود سمنانی را مورد بحث قرار می دهد. او در ادامه به بحث درباره مضامین اشراقی و سفر معنوی نفس از مغرب دور (occidental exile) تا مشرق نور (orient of light) در شماری از آثارش می پردازد؛ مانند " ایران و فلسفه" (مجموعه مقالاتی غالبا غیر تحقیقی) و " مضامین زرتشتی در فلسفه سهروردی" (كه در جست وجوی ریشه های فلسفی اندیشه سهروردی تا ایران باستان است و از جاودانْ خرد بحث می كند).
فرایافت معنوی سهروردی، موضوع مقاله كوتاه كربن با عنوان " عرفان و اخلاق از نظر شیخ الاشراق سهروردی" است. اهمیت فلسفی نظریه اشراقی سهروردی نیز در مقاله جداگانه ای به طور مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفته است . كربن همچنین تحلیل دقیقی از زندگی و افكار سهروردی در اثر بزرگش،" سهروردی بنیان گذار مكتب اشراق" ارایه می كند . منابع پر شمار دیگری را نیز می توان در باره سهروردی در مجموعه كامل آثار كربن یافت؛ ولی ارایه یك مرجع جامع كه همه آن ها را در بر بگیرد، فراتر از قلمرو این اثر قرار دارد.
كربن نیز همچون بسیاری از استادان بزرگ، دانشجویانی را پرورده است كه به مطالعه افكار سهروردی توجه نشان داده اند. در این میان می توان از ژامبه مسیحی نام برد. ژامبه در منطق اشراقیان خود به طور مفصل و مبسوط در باره آن چه كه وی « منطق شرقی» می نامد، به شرح می پردازد. در همین چرخه می توان از امیر نفكی نام برد كه در اثر خود، " روش و منطق از نظر سهروردی " به روش شناسی سهروردی، منطق و ویژگی های برجسته شیوه تفلسف اشراقی علاقه نشان می دهد.
پیش از آن كه به سراغ دیگر شخصیت ها برویم، باید از جشن نامه هانری كربن و سهروردی، به كوشش داریوش شایگان یاد كنیم. شایگان در اثر عمده اش با عنوان " ساختار معنوی اسلام ایرانی" رشته پیچیده ای از روان شناسی، اسطوره شناسی و مضامین فلسفه اروپایی معاصر را به كار می برد تا درون مایه های اصلی فلسفه سهروردی را بازتاب دهد.
در میان دیگر آثار به زبان فرانسه كه به بزرگداشت نقش سهروردی پرداخته اند، از كتاب جورج قناواتی با نام " ابن سینا: مابعد الطبیعه شفا" نام برد كه در آن، از میزان تأثیر ساختارشناسی ابن سینا بر سهروردی بحث می كند و وی را اساساً پیرو ابن سینا نشان می دهد. قناواتی همچنین در كتاب " مفهوم وجود " در كتاب المشارع و المطارحات در باره نظریه وجود سهروردی قلمفرسایی نموده، یك بار دیگر شباهت آن را با نظریه وجود ابن سینا ترسیم می كند.
در مطالعه متفاوتی درباره هستی شناسی سهروردی، عبد الرحمن بدوی در نقاط برخورد تصوف اسلامی و اگزیستانسیالیسم میان ساختار هستی شناسانه سهروردی و ساختار اگزیستانسیالیسم مقایسه برقرار می كند و شباهت ها و تفاوت های میان دو پارادایم فلسفی را آشكار می سازد. در بین دیگر مطالعات مقایسه ای، باید از اثر شاهین عثمان، یعنی هستی شناسی و الهیات از نظر ابن سینا یاد كرد كه در آن، همانندی های هستی شناسانه سهروردی و ابن سینا به طرز فلسفی مورد تحلیل قرار گرفته است. محمد رضا فشاهی در كتاب " ارسطوی بغداد " قسمتی را به سهروردی اختصاص می دهد و در شرح حال مفصلی، از وی به عنوان فیلسوف، سیاستمدار و شهید یاد می كند.
در این جا باید به سهم لویی گارده اشاره كنیم. این محقق فرانسوی، مقالات گوناگونی در معرفی سهروردی به مخاطبان اروپایی نگاشته است. در میان آثار قابل توجه او می توان از مقاله وی درباره " وجوه اشراقی اندیشه سهروردی " كه بر جنبه های معنوی پارادایم فكری او تأكید دارد، یاد كرد . اثر دیگر او، بررسی درون مایه افكار سهروردی و ماهیت تجربه عرفانی اوست . نیز جا دارد از مقاله وی، " شیخ الاشراق سهروردی و فرهنگ مسلمانان " یاد كنیم كه در آن، فلسفه مشائی فارابی با فلسفه سهروردی مورد مقایسه قرار گرفته است.
مرتبه سهروردی در تاریخ فلسفه اسلامی توسط گومز نوگالِس در اثری با عنوان " سهروردی و سهم وی در حوزه فلسفه " مورد توجه واقع شده است. ساختار فلسفی سهروردی به وسیله حسن حنفی در گفتمانی با مباحث فلسفی معاصر رو در رو قرار گرفته است. حنفی در جالب ترین و بدیع ترین مقاله خود، زیر عنوان فلسفه اشراق و پدیدارشناسی، به مقایسه فلسفه اشراق با پدیدارشناسی هوسرل در اصطلاحات روش شناسی و در اندیشه « خودِ اشراقی» (خودِ برتر) بر می خیزد.
انگلیس
در میان پیشتازان مطالعه در باره سهروردی در غرب، اولین و برجسته ترین فرد، سید حسین نصر است كه در اواخر دهه پنجاه میلادی معرفی سهروردی به اهالی مغرب زمین را آغاز كرد. آثار او در این زمینه بسیار پر شمارتر از آن است كه در این جا از آن ها یاد شود. در زیر به برخی از این آثار اشاره می كنم: نخست " مجموعه آثار فارسی سهروردی" است كه با مقدمه دكتر نصر منتشر شده است. نصر مقالات فراونی دارد كه در میان آن ها می توان از آثار فارسی شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی و گسترش مكتب اشراق سهروردی یاد كرد. نصر در مقاله دوم، از گسترش تفكر صوفیانه در شبه قاره و غرب سخن می گوید. مقاله نصر در تاریخ فلسفه اسلامی به كوشش م. م. شریف، نیز یكی از نخستین مقالات جامع و مبسوط به زبان انگلیسی به شمار می رود. بخش مربوط به نصر در كتاب سه حكیم مسلمان و نیز مقاله سهروردی: شیخ شهید و پیر مكتب اشراق و عرفان كه در سال 1960 منتشر شد، راه بلندی را به سوی معرفی سهروردی به خوانندگان غربی پیمود.
لازم است از ماجد فخری نیز یاد كنیم كه علاوه بر مقالات متعدد به زبان عربی درباره سهروردی، از او به اختصار در كتابش تاریخ فلسفه اسلامی بحث می كند. وی همچنین در كتاب " فلسفه، جزمیت و تأثیر اندیشه یونانی در اسلام " بخشی را به نقد سهروردی بر مشاییان اختصاص داده است . ریچارد نِتون، فیلسوف انگلیسی، نه تنها در شماری از آثار خود، به سهروردی اشاره دارد، بلكه ساختار نو افلاطونی نظام هستی شناسانه سهروردی را مورد مطالعه و بررسی قرار داده، وی را یك فیلسوف صوفی به شمار آورده است . در این زمینه از اقبال لاهوری باید یاد كرد كه در " سیر فلسفه در ایران"، بخشی را به تصوف اختصاص می دهد و در آن، از سهروردی و مكتب اشراق بحث می كند.
اغلب رساله های فارسی صوفیانه سهروردی، نخستین بار توسط محقق دانشگاه هاروارد، ویلیام م. ثاكستون ترجمه و منتشر شد و اخیرا این مجموعه برای دومین بار به چاپ رسید. احتمالا در نتیجه این گونه ترجمه هاست كه مفاهیم و اصطلاحات اشراقی توسط برخی شاعران امریكایی نظیر ویلیام بلیك و ویلیام ب. ییتس نیز مورد توجه واقع شده است. این دو در شعرشان به انگاره های اشراقی اشاره دارند و بعضی از اصطلاحات فنی آن را به كار گرفته اند. صلاح سالم علی، پژوهشگر معاصر، در مقاله خود با عنوان " مضامین اشراقی در اندیشه و شعر ویلیام بلیك و ویلیام ب. یتس " شباهت ها و تأثیرات سهروردی را بر این دو شاعر امریكایی مورد مطالعه قرار داده است.
مرحوم مهدی حائری یزدی، در یكی از مهم ترین آثار در زمینه فلسفه اسلامی به زبان انگلیسی، شرح و تفسیری دارد بر اندیشه سهروردی در باب علم حضوری. عنوان این اثر چنین است: " اصول معرفت شناسی در فلسفه اسلامی: علم حضوری " .
در میان آثار ناشناخته تر درباره سهروردی به زبان انگلیسی، می توان از مقاله ادوارد جورجی یادكرد كه در آن، از تجدید حیات مكتب اشراق در دوران جدید سخن می گوید. بلال كاسپینار در باره ملا صدرا، ابن سینا و سهروردی، قلمفرسایی كرده، به مقایسه دیدگاه آنان درباره علم الهی پرداخته است. آنتونی توفی بهره گیری سهروردی از نماد گرایی را مورد بررسی قرار می دهد و شیوه او را در استفاده از نماد « نور» با شیوه غزالی مقایسه می كند. او تحلیل مقایسه ای خود را در مقاله اش، زیر عنوان نماد گرایی و تخیل در آواز پر جبرییل اثر سهروردی ارایه داده است. در مقاله ضیاء صدّیقی نیز با عنوان " فلسفه ابن طُفیل" از استفاده سهروردی از اشارات و تمثیلات در حی بن یقظان و نمادگرایی عرفانی و فلسفی موجود در این قصه، بحث شده است. شیخ تسون بایراك الجراحی الحلاوتی در شكل نور ، تفسیری صوفیانه از هیاكل النور سهروردی به دست می دهد .
در پی آثار پیشتازانه كربن و نصر، شماری از رساله های دكتری در سال 1970 نوشته شد كه در میان آن ها، موارد زیر قابل ذكر است: میشل بایلِبلی رساله اش را در خصوص وجه ادبی و سخن شناسانه داستان های سهروردی نگاشت. بایلبلی در نوشته خود با عنوان خرد اشراق: بررسی قصه های منظوم سهروردی بحث و تحلیل دامنه داری را در باره داستان های فارسی سهروردی عهده دار می شود و بر ارزش ادبی آن ها انگشت تأكید می نهد. كاظم تهرانی در پایان نامه دكتری خود، چهار رساله صوفیانه سهروردی را مورد تأمل قرار می دهد و تحلیل جامعی از نماد گرایی در این رساله ها ارایه می كند . وی همچنین مقاله ای درباره مفهوم پیر (شیخ) در آثار سهروردی نوشته است . حسین ضیایی پیش از دیگران، رساله دكتری خود را در باره منطق سهروردی عرضه نمود و برای نخستین بار مطرح كرد كه سهروردی دارای سیستم منطقی ممتاز و مشخصی است كه وی را از دیگر فیلسوفان مشاء جدا می سازد. او چندین مقاله و یك كتاب با عنوان دانش و اشراق در باره منطق سهروردی نگاشته است. شاید بتوان مهم ترین نوشته ضیایی را آخرین ترجمه او از حكمت الاشراق دانست كه با همكاری جان والبریج نگاشته شده و نقد محققانه والبریج را در باره شرح شهرزوری بر آراء سهروردی به همراه دارد. در میان سایر رساله های دكتری، به جاست از اثر خانم گسیلا وب در زمینه فرشته شناسی سهروردی یاد كنیم . وی در این اثر، رابطه میان ریشه های زرتشتیِ فرشته شناسی سهروردی و شالوده های اسلامی اندیشه فلسفی او را مورد تحقیق قرار داده است.
آثار خود نگارنده در زمینه مطالعات مربوط به سهروردی، شامل رساله دكتری در باره معرفت شناسی سهروردی است كه مفهوم حقیقت و علم حضوری در آن بررسی شده است. من درچندین مقاله در باره سهروردی، وجوه گوناگون اندیشه او را مورد بررسی قرار داده ام كه موارد زیر از آن میان قابل ذكر است : تأثیر سهروردی بر فلسفه اسلامی؛ شرح فلسفی حكمت و هستی شناسی سهروردی؛ شعر عرفانی و فلسفی سهروردی. نیز از كتاب سهروردی و مكتب اشراق نام می برم كه درآمدی است جامع در این باب برای مخاطبان غربی.
در میان دیگر نویسندگانی كه در زمینه مطالعات سهروردی شناسی قلم زده اند، باید از جان والبریج یاد كرد. نوشته او قطب الدین شیرازی با عنوان علم انوار الهی ، دیگر مفسران حكمت الاشراق سهروردی را مورد بحث قرار می دهد. نیز مقاله والبریج درباره سهروردی كه وی را به عنوان یك نو رواقی مورد مطالعه قرار داده است و كتاب اخیرش در باره سهروردی با نام خمیرمایه قدما را باید خاطرنشان كرد. والبریج در این اثر، متكی به روش تحویل گرایانه در تحقیق است. او به تحلیل مؤلفه ها و مبادی فكری مكتب اشراق سهروردی می پردازد. اثر بعدی او، خرد مشرق غیبی: سهروردی و مطالعه فرهنگ افلاطونی شرق به یك معنا ادامه اثر پیش گفته اوست و والبریج در آن، تحقیق بیشتری روی خاستگاه های مكتب اشراق به عمل می آورد.
اسپانیا، ژاپن و ایتالیا
آراگوس جان مانوئل، فیلسوف اسپانیایی، در نوشته ای با نام اندیشه غیر عقلی اسلام: تصوف سهروردی، وجوه صوفیانه اندیشه سهروردی یا به قول خودش « اندیشه خرد گریز (غیر عقلانی) در اسلام» را مورد توجه قرار می دهد. فیلسوف اسپانیایی دیگر و محقق نامدار در عرصه تفكر اسلامی، میگوئل هرناندز، نماد گرایی معنوی در اندیشه سهروردی را در كتابش نماد گرایی و رمز پردازی در فلسفه اسلامی: ابن سینا و سهروردی مورد اشاره قرار می دهد و آن را با نماد گرایی ابن سینا مقایسه می كند. وی به طور ویژه، مفهوم پرواز پرندگان نزد سهروردی را با این مفهوم در رسالة الطیر قیاس می كند. كروز هرناندز در اثر دیگرش به بررسی ساختار عرفانی و فلسفی حكمت الاشراق و ارتباط این دو نوع گفتمان می پردازد. به این سیاهه، كار آندریا دو ویتا، محقق جوان آرژانتینی را باید افزود كه رساله دكتری اش در باره سهروردی است و در خلال آن می كوشد تا شماری از آثار او را به اسپانیایی ترجمه كند.
در ژاپن، چندین پژوهشگر در سال های اخیر به آثار سهروردی توجه نشان داده اند؛ اگر چه متون زیادی توسط آنان تولید نشده است. در میان این محققان، توشیهیكو ایزوتسو با همكاری هانری كربن و سید حسین نصر در سال های دهه 1970 میلادی، دانشجویانی علاقه مند به سهروردی را در ژاپن پروراندند. در میان این دانشجویان جا دارد از آكیرو ماتسو موتو یاد كنیم كه نزد استاد آشتیانی تلمذ كرد رسالة الوجود جلال الدین دوانی را ترجمه نمود. هاروتو كوبایاشی و كتابش نظریه ابن سینا و سهروردی در باب خودآگاهی: ملاحظاتی مقایسه ای نیز قابل ذكر است، كه معرفت شناسی سهروردی و نظریه علم حضوری او را با نظریه ابن سینا مقایسه می كند.
فیلسوف ایتالیایی، پیو فیلیپان رونكنی، اثر مهمی در باره حكمت سهروردی نگاشته، ساختار اندیشه سهروردی را با ارجاع به وجه صوفیانه نظریه اشراقِ او مورد بحث قرار داده است .
بررسی حاضر، خلاصه ای از بیشترین آثاری است كه به زبان های اروپایی در باره سهروردی به نگارش در آمده است؛ اما به هیچ وجه تمامی آثار در این باب را در بر نمی گیرد. در این جا، از ذكر آن دسته آثاری كه به طور گذرا به سهروردی اشاره داشته اند، خودداری كرده ایم و فقط به برخی از مجموعه های برگزیده، تنها به عنوان منتخب آثار اشاره نمودیم. نیز به آثار سهروردی به زبان های شرقی در شبه قاره یا در جهان عرب اشاره نكرده ایم. بدون تردید هنوز جا برای عرضه آثار جامع در باره سهروردی به تمامی زبان ها وجود دارد؛ آثاری ارزشمند برای شاگردان این استاد و آموزگار بزرگ كه پیام به هنگام او، با مرگ نابه هنگامش قطع شد.