نگاهی به مراسم ملی ایرانیان
نگاهي به مراسم ملي نوروز ايرانيان
اسماعيل آبادي
بسياري بر اين انديشهاند، حكايت نوروز بيش از آنچه كه يك رويداد و حركت اساطيري تاريخي باشد، باور مردم است، اعتقاد به بزرگداشت يادها و يادگارهايي كه از زماني به درازاي تاريخ اين سرزمين مانده است. از طرف همه كساني كه خود را ايراني ميدانند، به عنوان يك رويداد مقدس مورد ستايش قرار ميگيرد و در اجراي مراسمي كه سينه به سينه منتقل شده است، در هر كجاي اين جهان هستي كه زندگي ميكنند، خود را ملزم به انجام آن ميدانند.
آقاي برهان در كتاب نوروز آيين هزارهها،مينويسد: «بهار در كشور دير پايمان ايران، از ويژگيهايي برخوردار است كه زيست و يا زندگي دوباره گيتي يكي از اين ويژگيهاست. نوروز نخستين روز بهار است، بدانگونه كه نياكان ما باور داشتند كه هر گياهي كه در نوروز، گونهاي زندگي تازه نداشته باشد، مرده است و چيزي جز هيزم نيست. با پذيرش اين باور است كه آنان براي بزرگداشتِ نو شدنِ گيتي، جشن برپا ميداشتند. ايرانيان باور دارند كه نوروز را بايد گرامي داشت «زيرا نوروز روز آفرينش نخستين مرد جهان است، و كيومرث نخستين مرد جهان است، مردي كه در نوروز، هستي آشكار يافت.»
يحيي ذكاء، انديشمند ايراني، از كتاب نوروزنامه برداشتي دارد، مينويسد: «چون كيومرث، اول از ملوك عجم، به پادشاهي نشست، خواست كه ايام سال و ماه را نام نهد و تاريخ سازد، تا مردمان آن را بدانند. بنگريست كه آن روز بامداد، آفتاب اول دقيقه حمل آمد. موبدان را گِرد كرد و بهفرمود كه تاريخ از اينجا آغاز كنند و موبدان جمع آوردند و تاريخ نام نهادند.»
در نوروز آمده است: چون جمشيد آن روز را دريافت، آغاز سال را كه هر سيصد و شصت و پنج روز و ربعي از شبانروز بود، نوروز نام نهاد و جشن و آيين آورد. پادشاهان و ديگر مردمان، بدو اقتدا كردند.
ايرانيان براي نوروز، به فلسفههاي مختلفي معتقد بودند كه اساس و پايهي آگاهي آنان به روند شناخت جهان و آگاهي به رموز خلقت را نويد ميداد. بنابراين فلسفه، اعتقاد دارند كه نوروز، زماني است كه خداوند از آفرينش جهان فراغت يافت از اين جهت اول فروردين كه نوروز باشد، به نام اهورامزدا، خوانده ميشود. و اين باور وجود دارد كه جشن نوروز يكي از شش جشن سال و مصادف با آخرين گاهنبار است. كه آنها در سال ايراني، شش بار و هر كدام به مدت 5 روز جشن گرفته ميشد، و عبارت بودند از:
1ـ ميديوزرمگاه ـ به انگيزه آفرينش آسمان و آنچه در آن است. (از پانزدهم ارديبهشت)
2ـ ميديوشمگاه ـ به بزرگداشت آفرينش آب (از پانزدهم تير ماه)
3ـ پتيه شهيمگاه ـ به پاس آفرينش زمين (از سيام شهريور ماه)
4ـ اياسيريمگاه ـ به شكوه آفرينش گياهان (از سيام مهر)
5ـ ميدياريمگاه ـ به بزرگي آفرينش جانوران (از بيستم ديماه)
6ـ هم سيتدم ـ به آفرينش مردم (در واپسين 5 روز اسفند)
و اين گاهنبار ششم را نوروز نام نهادند و آن را جشن گرفتند.
بدينسان، آغاز تقويم با اطلاعاتي كه از نويسندگان و تاريخدانان مختلف به دست آمده، مشخص شده كه اطلاعاتي كه در مورد روزها، ماهها و سالها جمعآوري شده، بيشتر از دوره هخامنشيان است. و از اين زمان به بعد، دو نوع تقويم بهوجود آمده كه يكي از آنها، نام اسامي 30 روز ايام ماه آمده. و در بيشتر كتيبهها و آثار باقيمانده از دوران اين سلسله ديده ميشود. دومي گاهشماري است كه جانشين آن شده و به عنوان تقويم اوستايي مشهور گرديده است.
آقاي دكتر ذبيحاله صفا در كتاب گاهشماري و جشنهاي ملي ايران، مينويسد: «در كتيبههاي هخامنشي و همچنين در مجموعهاي از اسناد كه در پرسپوليس كشف شده بهنام عدهاي از ماهها، باز ميخوريم كه معلوم نيست از كي در ايران معمول بوده. آيا در زمان عهد سلاطين ماد نيز رسميت داشته يا تنها از زمان هخامنشيان پذيرفته شده است» (ص 9).
آقاي رحيم عزيزي در كتاب بررسيهاي تاريخي و مذهبي آيين نوروزي، اشاره ميكند «بهطور كلي سال خورشيدي ايران مبداء ثابت و معيني نداشته، بلكه از نظر نجومي و تجزيه و تركيب استخراجي است از سال قمري شمسي بابليان و سالهاي سيار مصريان باستان كه براي اولين بار توسط داريوش پادشاه هخامنش بنيان نهاده شد» (ص 76).
داريوش پس از مدتي وابستگي سالهاي ايراني را با بابل قطع و مستقلا سال جديدي را بنيان نهاد. اين تقويم در درون شاهنشاهي ايران و كپودوكيه و ارمنستان مراعات ميگرديد... وقتي معايب اين سال انتخابي آشكار گرديد، از سالهاي كبيسه زرتشت كمك گرفت.
آقاي عزيزي در (صفحه 77) اشاره دارد كه بنابر متون اوستا، سال به دو قسمت تابستاني هفت ماهه و زمستان پنج ماهه و پنج روزه بوده كه بعدا به چهار فصل تقسيمبندي شده است.
سال بدون شك، 365 روز محاسبه ميگرديد كه به دوازده ماه و پنج روز كه بهنام پنجه ميناميدند. هر روزي از ماه را، به نام مخصوص نامگذاري كرده بودند. اسامي ماهها در كتاب اوستا ديده نميشود ولي اسامي روزها، تماما در آن ذكر گرديده است. اما در كتب پهلوي اسامي ماهها قيد شده و سال به فصول چهارگانه تقسيم شده است. از بين 30 روز اسامي ماهها، روزهاي ماه روز ششم فروردين (جشن فروردگان) روز شانزدهم مهر، (جشن مهرگان)، از همه روزها مهمتر بوده است.
اسامي ماههاي اوستايي، همانند ماههاي فصلي ناميده شده بود كه عبارت بودند از:
1ـ فروردين بهنام فرهوشي
2- ارديبهشت راستي و عدالت، نظم الهي
3ـ خرداد (هاروت) قانون همه درست
4ـ تير فرشته و نماينده باران
5ـ امرداد فرشته و نماينده جاويدان يا «ماروت»و مظهر پاك زوالناپذير اهورامزدا
6ـ شهريور كشور برگزيده آسماني
7ـ مهر يا ميترا فروغ خورشيد، پيمان، دوستي
8ـ آبان منسوب به فرشته نگهبان آب
9ـ آذر ماه نيايش آتش
10ـ دي ماه دين، نام ماه خدا آفريدگار
11ـ بهمن منش پاك يا بهترين منش
12ـ اسفند فروتني پاك
با تقسيم سال به 12 ماه، مسالهي اساسي، 5 روز اضافه در مجموع ايام ماههاي بالا كه هر كدام 30 روز محاسبه شده بود، به دليل كبيسه بودن هر چهار سال يكبار، مشكلاتي ايجاد ميكرد. تا اينكه خواجه نظامالملك وزير ملكشاه، تعدادي از منجمين و رياضيدانان عصر خود را براي حل اين مشكل گرد آورد. كه از ميان آنها معروفترين، حكيم عمربن ابراهيم خيامي بود. و به دستور ملكشاه «خيام»، اقدام به طراحي و ايجاد زيچ ملكشاهي نمود. با توجه به اينكه در دورههاي پاياني ساسانيان، روشهايي براي تنظيم اجراي كبيسه معمول و آن روش در دوره اسلامي نسخ گرديد و تقويمي بهنام هجري قمري (مهي) رواج يافته بود كه رعايت اين تقويم، با فصول سال مناسب نبود. و همواره با دشواريهايي همراه بود. از جمله جشنهاي رايج ملي و اعياد گوناگون مذهبي. و همچنين امور كشت و كشاورزي و وصول ماليات و باز و بسته شدن مراكز دانش و پژوهش و آموزش و ادارهها، اين نوع گاهشماري به تدريج جاي خود را به سال خورشيدي 360 روز، و سپس به محاسبه سالهاي كبيسه به سال 365 روز داد. به هر حال نام حكيم عمرخيام نيشابوري در محاسبه و پابرجايي سال خورشيدي، فراموش شدني نيست.
با روشن شدن، روند برگزاري ايام و سال و ماه در تقويم خورشيدي، باور ايرانيان براي آغاز جشنهاي نوروزي يكي از مهمترين اتفاقاتي است كه در درازاي تاريخ يك ملت ممكن است بهجود آيد.
ايرانيان آغاز مراسم جشنهاي نوروزي را با مراسمي آغاز ميكنند كه به صورت سينه به سينه در خانوادهها، جاي گرفته است. كمابيش از اوايل اسفند ماه، بسياري به استقبال نوروز ميروند. خانهتكاني و تميز كردن محيط زندگي، يكي از مهمترين روشهايي است كه براي آغاز جشنهاي نوروزي به اجرا درميآيد. ايرانيان معتقدند كه در شب آخر سال، ارواح درگذشتگان به خانههاي خود بازميگردند و اگر محيط خانه تميز و چراغ بازماندگان روشن باشد، شاد ميگردند و براي همين است كه هنگام جشن سال نو، پيش از تاريك شدن هوا، چراغها را روشن ميكنند.
در باور ايرانيان، آتش پاكترين و مقدسترين عنصري است كه نورافشاني ميكند، آتش نشانه مادي از تصور الوهيت قابل رويت است كه خودش منبع روشنايي و پاكي مطلق است.
شادروان استاد محمد معين در مورد ستايش آتش مينويسد «در حكمت اشراق سهروردي، موثر حقيقي وجود نور است. چون محبت و قهر صادر از نور است و حركت و حرارت نيز هر دو معلول نور باشد» ايرانيان با بهرهگيري از سنت باستاني و اعتقاد به اهميت آتش، در آخرين شب چهارشنبهي هر سال كه تقريبا آغاز سال نو جمشيدي است، به روشن كردن آتش و پرش از روي هفت كپه آتش را خوشيمن و موجب سلامتي و دور شدن بيماريها ميدانند. چون بههر حال، آتش را عامل پاكيزه كردن اشياي ناپاك ميدانستند و اين روز را چهارشنبه سوري ناميدند كه هنوز با علاقه بيشتري اين مراسم در هر جا كه ايراني زندگي ميكند، برگزار ميگردد و ميتوان گفت هر سال باشكوهتر از سال پيش، به انجام ميرسد.
عدد هفت در نزد ايرانيان به عنوان يك عدد مقدس بود. و اين سرچشمه گر فته از باستانيترين انديشه در گذر سال نيز مورد توجه قرار گرفت. آقاي رحيم نوروزي كتاب آيين نوروزي مينويسد: «برپا داشتن آيينهاي نيايش براي سيارات هفتگانه كه از هنگام كوچ آرياييها به ايران زمين مورد قبول همگان شد» (ص 101)
استاد پورداود در مورد عدد هفت ميگويد: بدون شك ماخذ تقدس عدد هفت در نزد اقوام آسياييك و در نزد اقوام سامي، در اثر نفوذ تقدس سيارات هفتگانه است كه از خدايان سوري محسوب بوده است و اين تقدس در نزد اقوام هندآريايي زبان (وداها) بوده است.
عدد هفت در آيين مهر (ميترا) يا به گفتهي حافظ «مذهب عشق»، از اهميت خاصي برخوردار بوده و بر هفت اصل بنيان نهاده شده كه عبارتند از:
1ـ جهان را، يك پروردگار درخور ستايش است.
2ـ بيش از يك زن نگيريد.
3ـ بردهداري كار ناشايستي است.
4ـ گناه بخشوده نميشود و بايستي جزا داده شود.
5ـ پيشوايان دين و دولت، بايد انتخابي باشند.
6ـ ثروت بايد محدود باشد.
7ـ مردم جهان با هم برابرند.
در آيين ميترا، مراحل سلوك هفتگانه وجود دارد كه شيخ عطار در منطقالطير به عنوان هفت وادي سلوك ياد كرده و مينويسد:
1ـ طلب
2ـ عشق
3ـ معرفت
4ـ استغنا
5ـ توحيد
6ـ حيرت
7ـ فنا
در ميترائيسم نيز مراحل هفتگانه عبارتند از:
1ـ كلاغ
2ـ پارسا
3ـ سرباز
4ـ شير
5ـ پارسي (ايراني)
6ـ مظهر آفتاب (پيك خورشيد)
7ـ مقام پير يا پدر
به هر صورت، اين عدد مقدس در سفره هفتسين سال نو كه خانواده بر گرد آن مينشيند جاي گرفته است. و هفت نوع خوراكي، سبزي كه با حروف سين شروع ميشود در اين سفره ميگذارند، و آتش باقيمانده از چهارشنبه آخر سال را نيز در آتشدان نگهداري و آن را در سفرهي هفت ميگذاشتند، كه اينك شمع روشن به جاي آن نشسته است.
هفتسين، شامل: سيب، سركه، سماق، سمنو، سنجد، سير، سبزه هستند كه همگي ريشه گياهي دارند و اين به دليل ارزش بسيار بالاي كشاورزي در زندگي ايرانيان باستان بوده است.
در ميان سفره هفتسين، آب، كه يكي از پديدههاي آفرينش، نماد و منشاء حيات است، جاي ميگيرد و در ميان آن ماهي قرمز رنگي به عنوان نماد زندگي گذاشته ميشود. پس از پايان نوروز، ماهي را در آب روان رها مينمايند.
معمولا ايرانيان، طي مراسم عيد كه معمولا 5 روز و برخي آن را تا 13 روز فروردين پاس ميدارند، به ديدار بزرگان و همچنين خانوادههايي كه در سال قبل عزيزي را از دست دادهاند، براي پرسه ميروند. و اين يادآوري، خوشترين حركتي است كه در ديدارهاي نوروزي انجام ميگيرد. كوچكترها به ديدار بزرگان ميروند، و انواع تنقلات، شيريني، و هديه دادن نيز از مراسم نوروزي است. روز سيزده نوروز كه عدد نحسي براي جامعه ايراني است، معمولا در اكثر كشورهاي جهان نيز مردم به آن اعتقاد دارند، موجب ميشود كه ايرانيان به خارج از خانه بروند. در ميان سبزهزارها و فضاهاي سبز روزها را بگذرانند.
گردش صحرا و نشستن در فضاهاي سبز كه پس از دوازده روز جشن انجام ميگيرد، براي گذر از روز سيزدهم است كه اولين روز سيزده سال است و بايد به نحوي شده آن را همراه با دوستان، خانواده و شادي بدرقه كرد.
اين فرهنگ و انديشهي ايراني تا جهان باقي است، خواهد ماند. اينك كه بسياري از ايرانيان در گسترهاي از جهان زندگي ميكنند، آنها اين فرهنگ را بهصورت يك جشن همگاني برگزار مينمايند. و اينچنين است كه مردم جهان با اين فرهنگ به تدريج آشنا شده و خود نيز با حضور در اين مراسم، آن را پاس ميدارند. جشن نوروز در تمام كشورها و سرزمينهايي كه در قلمروي جهان فرهنگ ايراني قرار دارد برپا ميشود. علاوه بر آن جوامعي در قلمروهاي ديگر، چون مغولستان در آسيا و مصر و زنگبار در آفريقا نيز آن را برپا ميدارند و گرامي ميشمارند